درس‌هایی‌از‌بهار

 پیش از فرارسیدن سال نو  خانه تکانی می‌کنیم.  اشیاء کهنه و بنجلی را که لازم نداریم دور می‌‌‌ریزیم و انچه  را که لازم داریم نگه می‌‌‌داریم، اما از آنها گردگیری  می‌‌‌کنیم.

درس اخلاقی و معنوی که از این کار باید بگیریم این است که با خانه دل خود نیز چنین کنیم. دل ما قرار است خانه خدا باشد و این خانه هم گرد و خاک می‌‌‌گیرد و لذا نیازمند گردگیری و غبارروبی است.

در طول سال اشیاء کهنه  و زائد بسیاری در خانه دل ما سکنی می‌‌‌گزینند که جا را بر خداوند تنگ و حضور خداوند در زندگی ما را کمرنگ می‌‌‌کنند. ما به هر چیزی که تعلق خاطر پیدا کنیم به همان نسبت از توجه و تعلق خاطرمان به خداوند کم می‌شود. ایمان به خدا اقتضا می‌کند که ما نه فقط در شب عید بلکه هر شب خانه‌تکانی کنیم، و هرچیزی را که با خدا و خداپرستی و توحید منافات دارد از زندگی خود خارج کنیم.
علاوه بر این درک و تلقی ما از خدا و پیامبر و دین و قرآن نیز کهنه می‌شوند و نیازمند نوشدن‌اند. اگر خدایی که ما در دو روز می‌پرستیم یکی باشد، این نشان می‌‌‌دهد که در سیر و سلوک معنوی خود پیشرفت نکرده‌ایم. اگر درک و تلقی شخص از قرآن و پیامبر در همه عمر ثابت بماند، این نشان می‌دهد که از نظر معنوی درجا زده ‌است.